تارا و شایان مامانتارا و شایان مامان، تا این لحظه: 22 سال و 1 ماه و 7 روز سن داره

تارا و شایان عشق مامان و بابا

جون تو اینتو جای من نیست دیگه !!!!

من از خواننده های خوشگل خودم عذر خواهی می کنم چون وبلاگ من بیشتر جنبه انتقادی داره و هدفم آگاه سازی شما بزرگای مهربون از شرایط خودمه, پس بجای اینکه حرفامو بخونی و بخندی یکم به ما فکر کن ؛ نخند دوست عزیز ؛ نخند ؛ فکر کن ؛ با شما هستم .....     مدتی پیش, یعنی 16 اسفند سال 91 ساعت 7 صبح یه نی نی ناز و کوچولوتر از من به اسم تارا آبجی خوب و خوشگل من بدنیا اومد . من خیلی خوشحال شدم از اینکه منم یه آبجی دارم و یه همبازی خوب مثل خودم ؛ اما هنوز خیلی کوچیکه و نمی تونه با من بازی کنه , حالا این بکنار از اون روزی که تارا جونم بدنیا اومده همبازی های منم کمتر شدن یعنی اونایی که همیشه با من بازی می کردن الان یه مقدار از وقتشونو برای تارا...
14 ارديبهشت 1392

دلم براتون بگه که اینجا چه خبره...

    سلام   اسم من شایان, نی نیه مامانم هستم.   من 16 تیر ماه سال 90 بدنیا اومدم,    راستشو بخوای از وقتی که چشام باز شد اوضاع خوب نبود.  من زردی داشتمو اما هر کی منو میدید میخندید   حالا نمی دونم به رنگ زرده من می خندیدند یا با دیدن من خوشحال می شدن . حقیقت اول جز مامان و بابا که از قبل بدنیا اومدنم باهام حرف میزدند     کسی رو نمی شناختم . بعضی ها به من می گفتن دایی بعضی ها می گفتن عمو , خاله , عمه و....  اما بعدا فهمیدم خیلی هاشون الکی میگفتن چون اصلا دیگه ندیدمشون فقط نمی ذاشتن روزهای اول من بخوابم   هی ...
13 ارديبهشت 1392

پی پی کردن خیال یا واقعیت !

    جالبه ! این روزا نمی دونم چه کاری خوبه ؟  کدوم خوبه و کدوم بهتر ؟ اما یه چیزی فهمیدم نگاه آدما به هر چیزی متفاوته . هر کی از دریچه خودش می بینه . اما از دید من همه چیز خوبه , حتی وقتی که گریه می کنم ... ا   جالبه ! این روزا نمی دونم چه کاری خوبه ؟  کدوم خوبه و کدوم بهتر ؟ اما یه چیزی فهمیدم نگاه آدما به هر چیزی متفاوته . هر کی از دریچه خودش می بینه . اما از دید من همه چیز خوبه , حتی وقتی که گریه می کنم ... اوایل یادمه وقتی که شیر می خوردم مامانم اینقدر منو بالا پایین می کرد تا هوای تو شیکمم بیاد بیرون , حالا از کدوم طرف برای من فرقی نداشت اما فکر کنم برای اونا رتبه بندی داش...
13 ارديبهشت 1392

تولد خواهر نازم تارا

1391/12/16 ((تارا جونم اومد بدنیا)) تو این روز طلایی تو اومدی به دنیا   و جود پاکت اومد تو جمع خلوت ما   تو تقویما نوشتیم تو این ماه و تو این روز   از آسمون فرستاد خدا یه ماه زیبا       تو این روز پر از عشق تو با خنده شکفتی   با یه گریه‌ی ساده به دنیا بله گفتی   ببین تو اسمونا پر از نور و پرندس   تو قلبا پر عشقه، رو لبا پر خندس       ...
13 ارديبهشت 1392

منو ماچ مالی نکن !!

من از مدیریت نی نی وبلاگ تشکر می کنم چون فضایی فراهم کرد تا من بتونم حرف دلمو بگم , آخه من هنوز نمی تونم حرف بزنم , اما یه بنده خدایی هست که از طرف من حرفامو مینویسه! البته اینکه اون بنده خدا کیه بماند , در ضمن داییم هم نیست !  شما تا بحال بچه بودیم ؟ به احتمال زیاد نبودین چون اگه بچه بودید پس حال مارو خوب درک میکردین . خیلی چیزایی که از اون بالا به نظر شما خوب میاد اما از این پایین و از دید ما که کوچولو هستیم خوب نمیاد . چرا شما حال منو درک نمی کنین!؟؟ بعضی وقتا من حال و حوصله ندارم اینقدر منو ماچ مالی نکنین ! منم مثل همه آدما یه روزایی دوست دارم تو خودم باشم اینقدر منو اذیت نکنید , جالبه وقتی هم من می خوام باهاتون باز...
13 ارديبهشت 1392
1